loading...
سیب خنده
shoaleh بازدید : 39 چهارشنبه 12 آذر 1393 نظرات (1)

 

داغ داريم نه داغـی كه بر آن اخم كنيم

مرگمان باد اگر شكوه ای از زخم كنيم

مرد آن است كه از نسل سياوش باشد

"عاشقی شيوه‌ی رندان بلا كش باشد "

چند قرن است كه زخمی متوالی دارند

از كويــر آمده‌ها بغض سفالـــــــی دارند

بنويسيد گلــــو هــــای شما راه بهشت

بنويسيد مرا شهر مرا خشت به خشت

بنويسيد زنـی مُرد كــــه زنبيل نداشت

پسری زير زمين بود و پدر بيل نداشت

بنويسيد كه با عطر وضو آوردند

نعش دلدار مرا لای پتــو آوردند

زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه كبود

"دوش مــی‌آمد و رخساره بر افروخته بود

خوب داند كه به اين سينه چه ها می گذرد

هر كه از كوچه ی معشوقه ما می گذرد

بنويسيد غـــم و خشت و تگرگ آمده بود

از در و پنجره‌ ها ضجـــه‌ی مرگ آمده بود

شهر آنقدر پريشان شده بود از تاريخ

شاه قاجار بـــه دلداری ارگ آمده بود

با دلی پر شده از زخـــم نمک می‌خورديم

دوش وقت سحر از غصه ترک می‌خورديم

بنويسيد كـــه بم مظهر گمنامی ‌هاست

سرزمين نفس زخمی بسطامی‌هاست

ننويسيد كـــه بـــم تلـــی از آواره شده است

بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است

مثل وقتی كه دل چلچله‌ای می‌شكند

مرد هـــم زير غــــم زلزله‌ای می‌شكند

زير بارِ غــم شهرم جگـرم می سوزد

به خدا بال و پرم بال و پرم می‌سوزد

مثل مرغی شده‌ دل در قفسی از آتش

هــــر قدر اين ور آن ور بپرم مـــی‌سوزد

بوی نارنج و حناهای نكـــوبيده بخيـــــــر!

که در اين شهر ِ پر از دود سرم می‌سوزد

چاره‌ای نيست گلم قسمت من هم اين است

دل بـــــه هـــر سرو قدی مـی‌سپرم می‌سوزد

الغرض از غـــــم دنيــا گله‌ای نيست عزيز!

گله‌ای هست اگر، حوصله‌ای نيست عزيز!

ياد دادند به ما نخل ِ كمر تا نكنيم

آنچــــه داريــم ز بيگانه تمنا نكنيم

آسمان هست، غزل هست، كبوتر داريم

بايد اين چـــادر ماتـــــــــــم زده را برداريم

تن ِ ترد ِ همه ی چلچله ها در خاك و

پای هــــر گور، چهل نخل تنـاور داريم

مشتی از خاک تو را باد كه پاشيد به شهر

پشت هــر حنجــــــــره يک ايرج ديگر داريم

مثل ققنــــوس ز ما باز شرر خواهد خاست

بم همين طور نمی‌ماند و بر خواهد خاست

داغ ديديم شما داغ نبينبد قبول!

تبــری همنفس باغ نبينيد قبول!

هيـــچ جای دل آباد شما بـــــم نشود

سايه‌ی لطف خدا از سر ما كم نشود

گاه گاهی به لب عشق صدامان بكنيد

داغ ديديــــم اميــد است دعامان بكنيد

بــم به اميد خدا شاد و جوان خواهد شد

"نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد "

حامد عسکری

shoaleh بازدید : 49 سه شنبه 11 آذر 1393 نظرات (0)

 

دلم می خواد یه جایی باشم که بتونم راحت حرف بزنم نگران این نباشم که الان کی نوشته ام رو می خونه کی بهش بر می خوره یا حتی کی خوشش میاد.

دلم می خواست توی یک دنیای دیگه بودم، توی دنیایی که ادماش بخاطر ، ادم بودن همدیگه رو می خواستن ، دلم می خواست ادما همدیگه رو دوست داشته باشن به خاطر اینکه همه ادم هستیم ، همه از یک چیز خلق شدیم، اخرش هم ، همه باهم یک جا می ریم،

ای کاش می شد، جنسیت حد مرز برای دوست داشتن تعیین نمی کرد، ای کاش می شد وقتی یک نفر بهت سلام می کنه جواب سلامش رو می دادی نه به این خاطر که هوسی رو توی ذهنت می پرورونی بلکه به این خاطر که اون هم مثل تو ادمه،

ای کاش می شد آسمونی بود نمی دونم چرا نمی شه، وقتی ادم روحش اسمونیه ، خودش چرا نمی تونه باشه؟؟؟؟؟؟

دلم خیلی رویایی فکر می کنه

باید بهش بگم دل من ، بخواب ،اره بخواب که تا وقتی بیداری ، نمی تونی آسمونی باشی.

جوکر بازدید : 44 سه شنبه 11 آذر 1393 نظرات (1)

 

کسی که احساسات تو رو به بازی میگیره و تنهات میذاره
.
.
.
.
.
.
.
چند قدم اونورتر زیر پای کس دیگه له می شه،
شک نکن...
راست می گفت...!
من در حدش نبودم...!
در حدش همونایی بودن که امروز باش بودن فردا با رفیقاش...!
سلامتی خودم...!؟؟؟
چرا؟!!!
چون که با همه خندیدم...
نگران همه مردم بودم...
همه رو دلداری دادم...
نگران همه شدم...
به همه اهمیت دادم...
بغض های خیلی ها رو یه خنده تبدیل کردم!!!
ولی هیچکس حتی نفهمید تو دلم چی میگذره،هیچ کس نفهمید.
اگه مردی...؟!!!
مرد بمون...اگه نیستی...نامردی نکن......!!
اگه تنهایی؟!!
تنها بمون...اگه نیستی ....تنهاش نذار....!!
اگه نجیبی...؟!!
نجیبی کن...اگه نیستی...هرزگی نکن...!!
اگه عاشقی....؟!!
عاشق بمون....اگه نیستی ....حرمت عشقو نشکن.

جوکر بازدید : 41 سه شنبه 11 آذر 1393 نظرات (0)

 

میگن از چشام شیطنت میباره
میگن خیلی حاضرجوابم
میگن زبون دارم این هوااااااا
میگن همیشه شادم
میگن صدای خنده هام همیشگیه
میگن زلزله ام
ولی لامصبا همشون ظاهربینن
هیشکی نمیگه چرا چشام انقد غم داره

جوکر بازدید : 52 چهارشنبه 05 آذر 1393 نظرات (1)

 

ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﯿﺮ ﭘﺪﺭﯼ ﻋﯿﺎﺵ

ﮐﻪﺩﺭﺁﻣﺪﺵ ﻓﺮﻭﺵ ﺷﺒﺎﻧﻪﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩ!

ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭﺯﯼ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﭘﺪﺭﯼ ﻧﺰﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﭘﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺖ

ﻭ ﻗﺼﻪﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺯﺍﻫﺪ ﺷﻬﺮ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺳﭙﺮﺩ

ﮐﻪﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺯﺍﻫﺪ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ....

ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﮔﺮﯾﺨﺖ

ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮﻣﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﻠﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ

ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭضع ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻣﺎ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ !!!؟

ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺑﯿﺸﻪ ﻭ ﺟﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺁﺭﯼ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻥﺑﻮﺩ

ﻭ ﺯﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺧﯿﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﭼﻨﺎﻥ،بی پناه ﻣﺎﻧﺪﻡ

ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﻓﮑﺮ ﻭ ﻣﮑﺲ ﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺮﻫﻨﻪ

ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺎ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺂﯾﯿﻢ.

ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺮﺳﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﻣﺴﺖ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﭼﮕﻮﻧﻪﺑﮕﺬﺭﺍﻧﺪ

ﺩﺭ ﮐﻠﺒﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ . ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﺩﯾﺪ

ﺑﺮ ﺯﯾﺮﻭﺑﺮﺵ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻮﺳﺘﯿﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺳﺮﻣﺎ ﻫﺴﺖ

ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥﮐﻠﺒﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﻣﺮﺩﻧﺪ!

ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﮐﻪ:

ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺷﺪﻡ

ﺧﻮﻥ ﺻﺪ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺴﺖ ﻓﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ

ترک تسبیح خدا خواهم کرد

ﻭﺳﻂ ﮐﻌﺒﻪ ﺩﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻪ ﺑﻨﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ

ﺗﺎ ﻧﮕﻮﯾﻨﺪ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﯿﺨﺒﺮﻧﺪ

جوکر بازدید : 34 چهارشنبه 05 آذر 1393 نظرات (0)

 

دوره ،دوره ی گرگهاست …

مهربان که باشی ، می پندارند دشمنی!

گرگ که باشی ، خیالشان راحت میشود از خودشانی!!!

ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم

جوکر بازدید : 48 چهارشنبه 05 آذر 1393 نظرات (0)

 

کاش می فهمیدی ...
قهر می کنم تا دستم را محکمتر بگیری !!!
نه اینکه شانه بالا بیاندازی و آرام بگویی هرجور راحتی...!

کاش می فهمیدی ...
برای این که تنهایم تو را نمیخواهم ...
برعکس ...
برای این که میخواهمت ...
تنهایم ... !!

جوکر بازدید : 35 چهارشنبه 05 آذر 1393 نظرات (0)

 

همه در دنیا کسی دارن برای خودشان
” خسرو “و ” شیرین ”
” لیلی “و ” مجنون ”
” رامین ” و ” ویس ”
” پیرمرد ” و ” پیر زن ”
” تو ” و ” اون ”
” من ” و ” تنهایی ”

جوکر بازدید : 42 چهارشنبه 05 آذر 1393 نظرات (0)

 

از من نرنج...

نه مغرورم و نه بی احساس

فقط خسته ام...

خسته از اعتماد بیجا...

کاش انسانها در تمام حالت

همدیگررا "درک" میکردند نه "ترک"

جوکر بازدید : 36 چهارشنبه 05 آذر 1393 نظرات (0)

 

خــــدا پــــرسیــــد:

میخــــوری یــا میبــــری؟

مــــن گفتــــم میخــــورم

چــــه مـــی دونستــــم

لــــذت هـــا رو میبـــرنــد !

حســــرت هــا رو میخـــورند

مــــن گفتــــم میخــــورم

چــــه مـــی دونستــــم

لــــذت هـــا رو میبـــرنــد !

حســــرت هــا رو میخـــورند

دختر تنها بازدید : 51 دوشنبه 03 آذر 1393 نظرات (0)

 

خدایا

اشک های شبانه مرا جز تو کسی نمی بیند

تنهایی غریبانه شب های شلوغ این شهر را کسی جز تو حس نمی کند

ذهن پریشان از هیایوی زندگی را جز تو کسی آرام نمی سازد

چشم های بی صدای مردم رنگارنگ این روز ها را کسی جز تو نمی فهمد

و من میمانم در آرزوی آغوش صمیمانه تو تنش هر شب را با خود به خواب میبرم

و صبحی دیگر لبریز از نگرانی های دل افسرده ام در شوق نگاهی گرم از تو شروع میشود

وسوسه های دلنشین راجز تو کسی از چشمهای پاکم دور نگه نمی دارد

و من میمانم در اشتیاق دیدن بهشت موعودت زرق های دروغین را به خاک میسپارم

و چشمهای زیبای شیطنت آمیز را به آسمان تو میسپارم

اما باز دلم تنگ میشود

دلتنگ صدای دلنشینت

دلتنگ نوازش گرمت و آغوش ستبرت

تا باز بگویی منتظرم میمانی

تا بگویی باز مرا می بخشی

و نجحوای زیبایت را در گوشم طنین انداز بکنی

و باز میگویم در این دنیای بی رنگ غمگین این زمانه به تو مینگرم

و باز میگویم دوستت دارم

جوکر بازدید : 34 دوشنبه 03 آذر 1393 نظرات (0)

 

دیشب با خدا دعوایم شد و با هم قهر کردیم ؛ فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد ، رفتم گوشه ای نشستم و چند قطره اشک ریختم و خوابم برد !
صبح که بیدار شدم مادرم گفت :
نمیدانی از دیشب تا صبح چه “بارانی” می آمد !!!

ابی بازدید : 32 چهارشنبه 28 آبان 1393 نظرات (0)

 

دکتر گفت:مشروب برات ضرر داره !!!!!!!!!
.
.
.
.
خنده ام گرفت...گفتم دکتر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من که واسه سلامتی خودم نمیخورم!!!!!!!!
میخورم به سلامتی رفقام!

ابی بازدید : 39 چهارشنبه 28 آبان 1393 نظرات (0)
 
 
ما مثل دفتر های قدیمی کاهی بودیم.دو به دو به هم چسبیده..............
هرکداممان را که می کندند آن یکی هم بیرون میزد از زندگی...............
حالا دیگر سیمی مان کرده اند تا با رفتن دیگری ککمان هم نگزد!!!!!!!!!!!!

بغض

جوکر بازدید : 37 سه شنبه 27 آبان 1393 نظرات (0)

 

↺ گـاهـی مـجـبـورم بـغـض هایـم را ↻
↶ بـا خـنــــــツـــــده هـای بـلـنـد خـفـه کـنـم ↷
↫ کـه دیـگـران نـگـویـنـد دیـدی ↬
✘ بـالاخــــــــره شـکـســــــــــــــــــتـی ✘

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 958
  • کل نظرات : 32
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 64
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 116
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 214
  • بازدید ماه : 498
  • بازدید سال : 5,515
  • بازدید کلی : 157,908